چهارشنبه ۱۹ خرداد ۹۵
خواهر کوچکم از من پرسید:
پنج وارونه چه معنا دارد؟
من به تندی گفتم
این سوال است که تو میپرسی
پنج وارونه دگر بی معناست
خواهر کوچک من ساکت اند و سوالش را خورد
دیدم از گوشه ی چشمش نم اشکی پیداست
بغلش کردم و آرام گرفت
او به آرامی گفت که چرا بی معناست؟
من که در همهمه ی داغ سوالش بودم
از دلم ترسیدم
من که معصومیت بغض صدایش دیدم
به خودم میگفتم:
اگر او هم یک روز ...
وارد بازی این عشق شود...
مثل من قهوه ی تلخ عاشقی خواهد خورد
توی فنجان نگاهش ماندم
مات و مبهوت فقط میگفتم
بخدا بی معناست...پنج وارونه غلط ها دارد...
تو همان پنج دبستان خودت را بنویس
پنج وارونه ی ما یک بازیست....
بازی بی معنیست...
تو همان پنج دبستان خودت را بنویس...
سهراب سپهری