دل نوشته ها

بخونید خیلی قشنگه

۵ نظر

این محشره حتما بخونید....

(یکی از قشنگ ترین پست های دنیا)

.

.

.

مردی به نام اِستیو جابز، برای انجام مصاحبه حضوری شغلی، به شرکتی رفت.مدیر شرکت، یک ورقه کاغذ گذاشت جلوی استیو و از او خواست برای استخدام تنها به یک سوال پاسخ بدهد.

سوال این بود:

شما در یک شب بسیار سرد و طوفانی، در جاده ای خلوت رانندگی می کنید، ناگهان متوجه می شوید که سه نفر در ایستگاه اتوبوس، به انتظار رسیدن اتوبوس این پا و آن پا میکنند و در آن باد و باران و طوفان چشم به راه کمک هستد.

یکی از آن ها پیرزن بیماری است که اگر هرچه زودتر کمکی به او نشود ممکن است همان جا در ایستگاه اتوبوس غزل خداحافظی را بخواند.

دومین نفر، صمیمی ترین دوست شماست که حتی یک بار شما را از مرگ نجات داده است و

نفر سوم، عشق شماست!

اما خودروی شما فقط یک جای خالی دارد.شما از میان این سه نفر کدام یک را سوار می کنید؟

پیرزن؟

دوستتون؟

عشقتون؟

جوابی که استیو نوشت ، باعث شد از میان صدها متقاضی، به استخدام شرکت در آید.

پاسخ  او این بود:

من سوئیچ ماشینم را می دهم به آن دوست صمیمی ام تا پیرزن بیمار را به بیمارستان برساند و با عشقم در ایستگاه منتظر میمانم شاید اتوبوس آمد.

۴ ۰
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان